گناهکار یا قربانی؟
اکبر نعمتالهی – خیلی وقتها بیآنکه تحقیق یا جستجویی درباره مشکلات داشته باشیم، کافی است فرد روبرو ارتباطی و رسانهای باشد تا بدون تحقیق او را گناهکار بدانیم. در بسیاری از سیاستها از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون مدام اصحاب ارتباط و رسانه را مقصر قلمداد کردهایم و هیچگاه مدیران اصلی در لایههای مختلف نیامدهاند اعتراف کنند که اشتباه کردهاند یا در موردی مطالعه کافی نداشتهاند و به اصطلاح گز نکرده بریدهاند.
چرایی آن مشخص است: مدیران ما عادت کردهاند که وقتی پای شکست یک طرح وسط باشد، رسانه را گناهکار بدانند و مدیران میانی را وسط بکشند. اگر طرحی شکست خورده باشد، به دلیل اشتباه روابط عمومی و رسانهها بوده است، اگر مشکلی پیش آمده، تقصیر اینها بوده است که بدون مطالعه چیزی گفتهاند و موضوعی را منتشر کردهاند.
به جای دقت در جزئیات راه حل مشکل، با فرافکنی مشکل را به دوش رسانه انداختهایم.
در ماجرای اخیر که بر سر انتشار خبر سهمیهبندی و گران شدن بنزین منتشر شده است، باز هم شاهد رفتاری نسنجیده از سوی مدیرانی هستیم که لایهلایه در انتشار خبر دخیل بودهاند، اما بدون توجه به ریشه ماجرا تنها و تنها خود را کنار کشیدهاند و گناه را بر دوش یک مدیر میانه و پایین انداختهاند و حتی از مدیر زیردست خود دفاع هم نکردهاند، گویی او میتوانسته است سرخود چنین خبری را مطرح کند.
مدیران ردههای بالا و متوسط به بالا برای نجات خود از بار مشکلی که پیش آمده است یک مدیر روابطعمومی که دستی هم بر آتش خبرنگاری داشته را به عنوان قربانی عزا و عروسی به دست انتظامیون سپردهاند و بیتحقیق و پژوهش او را به بازداشت سپردهاند.
کسی نمیگوید که مدیر روابطعمومی در انتشار خبر بیتقصیر بوده است، اما این خبر از سوی مدیریت به ایشان رسیده و تاکید شده که اطلاعرسانی کند و بعد منتشر شده است و اگر عوارضی داشته باشد، باید از فیلتر چندین اداره و لایههایی مختلف از مدیریت گذشته شده باشد و همه آنها به نسبت تقصیرکار بودهاند، نه اینکه بیمطالعه به اسم و سابقه یک فرد بیحرمتی کنیم.
مدیران محترم یاد گرفتهاند که به محض پیش آمدن مشکلی رسانهها را عامل قضیه بدانند و محکوم کنند. حال آنکه به خاطر بیتجربگی خودشان در مدیریت و نا آشنا بودن با رسانه و امور اطلاعرسانی و نشناختن شرایط سیاس و اجتماعی به این وضع دچار شدهاند.
چرا یک بار بدون این برخوردها با مشکل روبهرو نشویم تا مشکل درست حل شود. راه حل مشکلات، توقف رسانهها در اطلاعرسانی نیست. باید گناهمان را به هر نسبت که هست بسنجیم. اگر قرار است کاری با تصمیم مجلس متوقف شود چرا از آغاز با مجلس یا نهادهای مسئول در مورد سیاستی که میخواهیم در پیش گیریم رایزنی نمیکنیم؟ این به چه معناست؟
ع/۲۲