معمای بنزین
اکبر نعمت الهی – قضیه از وقتی شروع شد که همه دنیا تشنه لب بنزین بودند و خودروهایشان روی دستشان مانده بود اما کشورهای نفتی از جمله ایران بنزین کافی و ارزان داشتند که مصرف کنند. نفت خودمان را می دادیم و بنزین می گرفتیم و توی حلق ماشینها می ریختیم و راضی بودیم. دولتها هم که مفتخر به داشتن نفت بودند به هر دلیل بر سر بنزین یارانه پرداختند و این روند باعث شد که نه در صنعت خودرو به دنبال حل مشکلات باشیم و مصرف خودرو را اصلاح کنیم و نه خودمان به دنبال تولید بنزین باکیفیت باشیم.
گذاشتیم خودروهای پرمصرف در خدمت اهداف سیویل قرار گیرد. خودروهای پرمصرف و البته شیک و قیافه دار در جولانگاه شهرهای ایران به خدمت فخرفروشی درآمدند. همه می دانیم که به هر حال چه بخواهیم و چه نه، خودروهای هشت سیلندر باوجود ادعای کم مصرف بودن به نسبت قد و قواره و تعداد سیلندر مصرف بالایی دارند. در سالهای اخیر با وارد شدن فشار روی بازار نفت و سوخت البته توجهاتی به مصرف بهینه و تولید سوخت کردیم اما…
در حالی که فشار روی زندگی مردم در حال افزایش است، همچنان شاهد بی تصمیمی و بیبرنامگی در عرصه عرضه بنزین و قیمت آن هستیم. پالایشگاه خلیج فارس مشکل بنزین را در کلان تا حدودی حل کرده است، هرچند که همچنان دهان خودروهای شخصی باز است و بیش از حجم تولید بنزین در داخل بنزین توی حلق ترافیک می کنند. عزیزان تصمیم گیر در حالی از بنزین دونرخی سخن می گویند که هنوز از چگونگی اجرای این طرح جزئیات روشنی در دست نیست. همه می دانیم که چه بنزین و قیمت آن در زندگی مردم نقش مستقیم داشته باشد و چه نه. به هر حال همین که اسم بنزین گرانتر می آید عزیزان کاسب بلافاصله درصدی روی قیمت کالاهای خود شارژ می گذارند و از آنجا که امسال این درصد دورقمی بوده است و شامل حال ملت قهرمان هم شده است دیگر ظرفیتی در این زمینه وجود ندارد و برای طبیعی کردن قیمت نفت باید فکری به حال اقتصاد و جیب مردم کرد که زیر این فشار له نشوند. وضع جامعه به گونه ای است که باید یک آسیب شناسی در قبال اجرای طرحها صورت پذیرد.
مرکز پژوهشهای مجلس در یک مطالعه ضمن استقبال از دونرخی شدن بنزین از این حقیقت سخن می راند که بنزین باید براساس سرانه خانواده ها تعلق گیرد.
موضوعی که به نظر می رسد اگر روی آن کار شود ممکن است به یک طرح اصولی ختم شود. این که مردم به حرفه شریف دلالی در بازار آزاد روی آورند نکته ای است که نتایج زیانبار آن را دیده ایم و بنابراین به نظر معقول نمی رسد که به سیاق قدیم مردم را راهی جریان تقلب و بازار سیاه کنیم اما این را از مطالعه بپذیریم که مردم حقوقی دارند که باید در ازای گرانی ها به آنها کمک شود. فقیر و غنی هم بر نمی دارد. همه باید در این زمینه کاری کنند.
واقعیت آن است که تعلق گرفتن سهمیه بنزین به افراد باعث می شود نتوان تاثیر واقعی افزایش قیمت را روی زندگی مردم مطالعه کرد. اما می توان به ازای هر فرد مبلغی به عنوان کمک هزینه بنزین به همه اقشار جامعه پرداخت. این مبلغ چون به صورت نقدی پرداخت می شود، می تواند خسارات ناشی از گران شدن بنزین را تا حدودی جبران کند تا به اقشار مختلف مردم آسیبی وارد نشود.
اگر خانواده به ازای تعداد اعضا از ظرفیتهای تولید و توزیع بنزین بهره ببرد دیگر بازار خودرو به صورت مصنوعی دچار التهاب نمی شود. به ازای آن بورس بازان بازار سیاه هم نمی توانند از دونرخی شدن بنزین به نفع خود سواستفاده کنند.
چرا اضافه هزینه یک خودرو هشت سیلندر را باید خانواده ای بپردازد که از ناحیه گران شدن هزینه رفت و آمد بسیار متضرر شده است؟
خود هزینه جبرانی بنزین در بازار می تواند بازار را به نحوی گرم کند که افراد خانوارها زیان نبینند. با اندکی فکر و دقت در واقعیت بازار می توان به بهترین انتخابها رسید. مردم در سال آتی نباید متحمل رنج و زحمت بیشتری شوند.
ع/۲۲